کلمه جو
صفحه اصلی

لفه

عربی به فارسی

طومار , لوله , توپ (پارچه و غيره) , صورت , ثبت , فهرست , پيچيدن , چيز پيچيده , چرخش , گردش , غلتک , نورد , غلتاندن , غلت دادن , غل دادن , غلتک زدن , گردکردن , بدوران انداختن , غلتيدن , غلت خوردن , گشتن , تراندن , تردادن , تلا طم داشتن , شلغم , منداب


فرهنگ فارسی

آن چه قد کرباس بر آن پیچند یا سنبوسه .

لغت نامه دهخدا

لفة. [ ل َف ْ ف َ ] (ع اِ) آنچه قد کرباس بر آن پیچند. (مهذب الاسماء). آنکه فرت بر او پیچند. (جولاهگی ). ج ، لفّات . || سنبوسه . (دهار). || (ص ) باغچه ٔ درهم پیچیده درخت . لِفّة. (منتهی الارب ).


لفة. [ ل ِف ْ ف َ ] (ع ص ) حدیقةٌ لفة؛ باغچه ٔ درهم پیچیده و انبوه درخت . لَفّة. || امراءة لفة؛ زن سبک و ملیح . (منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

لفه (لمباردی). لفه (به ایتالیایی: Leffe) یک کومونه در ایتالیا است که در استان برگامو واقع شده است. لفه ۶٫۹ کیلومتر مربع مساحت و ۶٬۰۲۷ نفر جمعیت دارد و ۴۵۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای ایتالیا

واژه نامه بختیاریکا

( لُفه ) زبانه آتش


کلمات دیگر: