کلمه جو
صفحه اصلی

للک

فرهنگ فارسی

( اسم ) کرات لاکی .
یاللج . نام قومی از اقوام اسکی پلاسج . در آسیای صغیر .

لغت نامه دهخدا

للک . [ ل ِ ل ِ ] (اِخ ) للج . نام قومی از اقوام اسکی پلاسج در آسیای صغیر. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 5 شود.


للک. [ ل َ ل َ ] ( اِ ) کرات. آن را در لاهیجان و آستارا و درفک ، لالکی و لیلکی و در نور کرات نامند . ( جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 200 ).

للک. [ ل ِ ل ِ ] ( اِخ ) للج. نام قومی از اقوام اسکی پلاسج در آسیای صغیر. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 5 شود.

للک . [ ل َ ل َ ] (اِ) کرات . آن را در لاهیجان و آستارا و درفک ، لالکی و لیلکی و در نور کرات نامند . (جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 200).


دانشنامه عمومی

لَلَک یا گِمنه نوعی گندم پوست کنده و خیلی خرد شده است با اندازه ای در حدود دانه ارزن که در مناطق جنوبی ایران مانند برنج پخته می شود و به تنهایی یا به همراه خورش ماهی خورده می شود.نبو
این غذا شباهت زیادی به کوسکوس دارد که یک غذای محبوب در کشورهای بربر شمال افریقا مانند مصر، لیبی، الجزایر، مراکش و تونس است و به طور سنتی از سمولینای گندم تهیه می شود.

واژه نامه بختیاریکا

( لِلِک ) کرنه؛ انگل

پیشنهاد کاربران

غذایی جنوبی ایران است ما با خورشت بادمجان خورده میشود

للک یا گِمْنِه کا با قلیه ماهی یا خورشت بادمجان و یا با خورشت کدو خورده میشود و از گندم بو داده آسیاب شده تهیه می شود


کلمات دیگر: