کلمه جو
صفحه اصلی

کرچه

فرهنگ فارسی

( اسم ) اطاقکی که فالیز بانا و مزارعان در فالیز و مزرعه از چوب و علف سازند : [ بچشم همتت از راه فرهنگ فلک نه دست و شش پی کرچ. تنگ ] . ( امیر خسرو )
لیقه و پنبه و یا ابریشم خام که در دوات گذاشته مرکب تحریر و سیاهی روط آن ریزند و از آن تحریر کنند .

فرهنگ معین

(کُ چِ ) (اِ. ) کومه ، کلبه .

لغت نامه دهخدا

کرچه. [ ک َ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) لیقه و پنبه و یا ابریشم خام که در دوات گذاشته مرکب تحریر و سیاهی روی آن ریزند و از آن تحریر کنند. ( ناظم الاطباء ).

کرچه. [ ک ُ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) خانه ای که فالیزبانان و مزارعان در مزرعه از چوب و علف سازند. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

کرچه . [ ک َ چ َ / چ ِ ] (اِ) لیقه و پنبه و یا ابریشم خام که در دوات گذاشته مرکب تحریر و سیاهی روی آن ریزند و از آن تحریر کنند. (ناظم الاطباء).


کرچه . [ ک ُ چ َ / چ ِ ] (اِ) خانه ای که فالیزبانان و مزارعان در مزرعه از چوب و علف سازند. (برهان ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

= کریچ

کریچ#NAME?


گویش مازنی

/kerche/ باغچه ای کوچک و حصار شده در اطراف خانه یا آبادی - دیوار سنگی & غریب گز، نوحی حشره

۱باغچه ای کوچک و حصار شده در اطراف خانه یا آبادی ۲دیوار سنگی ...


غریب گز،نوحی حشره


واژه نامه بختیاریکا

( کرُچه ) مرحله اولیه رشد گیاه


کلمات دیگر: