(به کسر م و ز) موژه
مرزنگ
دانشنامه عمومی
به معنی مژه چشم
مــُژه
. ( merzeng) مژه
واژه نامه بختیاریکا
( مِرزِنگ ) مژه
پیشنهاد کاربران
در شهر زرقان ، استان فارس، ب معنی مژه استفاده میشه
در زبان لری بختیاری به معنی
مژه
مژه
مژه
مژه در گویش زبان بختیاریست. جمع مرزنگ= مرزنگا ( مژه ها ) مرزنگم= مژه ام_ مرزنگس= مژه اش_ مرزنگاس= مژه هایش.
در زبان شوشتری که باقیمانده لسان دری ایرانیان قدیم هست به مژه چشم مرزنگ با کسره حرف ( میم ) و حرف ( ز ) و سکون حرف ( گاف ) گفته می شود.
مژه چشم، مژگان، موهای محافظ چشم که بر پلک های پایین وبالا می رویند.
این کلمه بزبان بختیاری به معنی مژه بکار میرود:
مثل تیر چوله مرزنگ یارم / قلبم نشونه کرد نامی دیارم ( احسان آبملخی )
تیلت چی چشمه ای مرزنگت نی چیت / ار یه شو نبینمت خم ایکشم سیت ( احسان آبملخی )
تیلت چشمه ی غلم سیب گل مرزنگت / کاشکی مو بردی بیدم و او نهنگت ( احسان آبملخی )
یعنی : چشمان تو به چشمه غلم ( به ضم غ و ل ) { نام چشمه فصلی و بسیار زیبابا آب بسیار سرد که در کوهپایه دنا لابلای با غهای آبملخ در بهار و تابستان می جوشد. در محیطی مدور که بمانند چشمی درشت می نماید و درختان سیب و آلو بر در حاشیه او روییده اند و مانند مژگان چشم اطرافش را احاطه کرده اند} و مژگان تو نیز مانند درختان سیبی است که اطرافش را احاطه کرده اند ای کاش من هم سنگی بودم که در نزدیکی تو اقامت داشتم
این کلمه بزبان بختیاری به معنی مژه بکار میرود:
مثل تیر چوله مرزنگ یارم / قلبم نشونه کرد نامی دیارم ( احسان آبملخی )
تیلت چی چشمه ای مرزنگت نی چیت / ار یه شو نبینمت خم ایکشم سیت ( احسان آبملخی )
تیلت چشمه ی غلم سیب گل مرزنگت / کاشکی مو بردی بیدم و او نهنگت ( احسان آبملخی )
یعنی : چشمان تو به چشمه غلم ( به ضم غ و ل ) { نام چشمه فصلی و بسیار زیبابا آب بسیار سرد که در کوهپایه دنا لابلای با غهای آبملخ در بهار و تابستان می جوشد. در محیطی مدور که بمانند چشمی درشت می نماید و درختان سیب و آلو بر در حاشیه او روییده اند و مانند مژگان چشم اطرافش را احاطه کرده اند} و مژگان تو نیز مانند درختان سیبی است که اطرافش را احاطه کرده اند ای کاش من هم سنگی بودم که در نزدیکی تو اقامت داشتم
مرزنگ::در زبان لری به مژه گفته می شود
کلمات دیگر: