grind
لگد مال کردن
فارسی به انگلیسی
grind
override, trample
فرهنگ فارسی
( مصدر ) لگد زدن لگد کردن کوب کردن : از همان دقیقه تصمیم گرفتم که این تکبر و غرور را زیر پا لگد مال کنم .
در زیر پای سپردن پی سپر کردن .
در زیر پای سپردن پی سپر کردن .
لغت نامه دهخدا
لگدمال کردن. [ ل َ گ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در زیر پای سپردن. پی سپر کردن. پای خست کردن. پیخسته کردن. دَوس. پیخستن.
واژه نامه بختیاریکا
تلقنیدِن؛ زیر پا کِردِن
کلمات دیگر: