کلمه جو
صفحه اصلی

کچلک

فرهنگ فارسی

تصغیر و تحقیر کچل

لغت نامه دهخدا

کچلک . [ ک َ چ َ ل َ ] (ص مصغر) کچل کوچک . (یادداشت مؤلف ).


کچلک . [ ک َ چ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گیل دولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش . جلگه ای و معتدل . سکنه 412 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


کچلک. [ ک َ چ َ ل َ ] ( ص مصغر ) کچل کوچک. ( یادداشت مؤلف ).

کچلک. [ ک َ چ َ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گیل دولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش. جلگه ای و معتدل. سکنه 412 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

کوچک محله، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بندر انزلی در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان چهارفریضه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۲۶ نفر (۱۴۴خانوار) بوده است.

واژه نامه بختیاریکا

گَری


کلمات دیگر: