کرپی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
پلی که روی مرداب بسته شود، پلی که ازروی مرداب بدریامتصل گردد
( اسم ) پل جسر .
( اسم ) پل جسر .
لغت نامه دهخدا
کرپی . [ ک َ / ک ِ ] (اِ) جوجه تیغی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوجه تیغی شود.
کرپی . [ ک ُ ] (اِ) کوپری در ترکی . پل . جسر. (فرهنگ فارسی معین ).
کرپی. [ ک َ / ک ِ ] ( اِ ) جوجه تیغی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جوجه تیغی شود.
کرپی. [ ک ُ ] ( اِ ) کوپری در ترکی. پل. جسر. ( فرهنگ فارسی معین ).
کرپی. [ ک ُ ] ( اِ ) کوپری در ترکی. پل. جسر. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
۱. پلی که روی مرداب بسته شود.
۲. پلی که از روی مرداب به دریا متصل گردد.
۲. پلی که از روی مرداب به دریا متصل گردد.
گویش مازنی
مرتع و دره ای در کلرودپی نوشهر
/kerepey/ مرتع و دره ای در کلرودپی نوشهر
واژه نامه بختیاریکا
( کرپی * ) کپه ای؛ همگی
پیشنهاد کاربران
کرپی : وسیله اتصال ورق های موجدار ( ایرانیت ) به لاپه ها را کرپی گویند . ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
در گویش تاتی کرپی=پل
کلمات دیگر: