مترادف مجعد : انبوه، پرچین وشکن، پیچیده، پرپیچ وتاب، جعودت، فردار، مرغول، وزوز
برابر پارسی : مرغول، موی پیچیده، چین چین، پیچ پیچ، پرشکن، فرفری
curly, wavy, crinkly, waved, frizzy, kinky
مجعد , فرفري
انبوه، پرچینوشکن، پیچیده، پرپیچوتاب، جعودت، فردار، مرغول، وزوز
موی دارای پیچ و تاب، فرفری
منوچهری .
مجعد. [ م ُ ج َع ْ ع ِ ] (ع ص ) مرغول کننده موی را. (آنندراج ). آن که مرغول می کندموی را. (ناظم الاطباء). آن که موی را پیچیده کند.