له و لورده کردن
فارسی به انگلیسی
crash, squash, wreck
فرهنگ فارسی
سخت له کردن . خرد و خاکشی کردن .
لغت نامه دهخدا
له و لورده کردن . [ ل ِ هَُ ل َ وَ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سخت له کردن . خرد و خاکشی کردن . له و په کردن .
واژه نامه بختیاریکا
تلقنیدِن
پیشنهاد کاربران
شل و پر/پل کردن ؛ قطعه قطعه کردن. از هر جای مجروح کردن. بسیار جراحات وارد کردن. از پا انداختن : پنجاه نفر رعیت با چماق شصت قزاق را شل و پر کردند. ( یادداشت مؤلف ) . له و لورده کردن.
کلمات دیگر: