کلمه جو
صفحه اصلی

قیه

فرهنگ معین

(ق یِ ) (اِ. ) (عا. ) جیغی که از روی خوشحالی کشیده شود.

گویش مازنی

/ghiye/ فریاد دسته جمعی و اعتراض آمیز

فریاد دسته جمعی و اعتراض آمیز


واژه نامه بختیاریکا

( قِیَه ) فریاد

جدول کلمات

بانک و فریاد ناگهانی

پیشنهاد کاربران

قیّه - واژه ترکی - اولین بار در مراسم سُرخپوستان -
در عروسی یا جشن، معمولاً دست خود را جلوی لب می گیرند و با فاصله دست که بر روی لب ایجاد می کنند ، این صدا را سَر می دهند: لی لی لی لی . . . !
کِل کشیدن، هِلهِله!


قیه کلمه ای ترکی است ومعنی آن جیغ می باشد.

قیه در ترکی به سنگ بسیار بزرگ یا کوه سنگی گفته میشه
فرهاد قیه سی ( کوه فرهاد )
آخما قیه ( کوه روان )



قیه به معنای صخره و تخته سنگ بزرگ در تورکی است. که در اسامی بسیاری جاها آمده است. ولی رضا پالانی خیلی از این اسامی را به نفع خودش عوض کرده است. مثل آخماقیه در تبریز را ( اخمقیه ) گوموش قیه در تبریز را ( دمشقیه ) ، و ساری قیه در سراب را ( سارقیه ) کرده است. سایر جاها به صورت قره قیه. آق قیه. خوی قیه. دینقاقیه. اوچ قیه. می باشد. نام قایاخان ( کایاهان ) . قایا ( کایا ) هم بر گرفته از قیه است.

در گویش تاتی به صدا کردن گفته میشود.


کلمات دیگر: