مترادف محاسب : آمارگر، حسابدار، شمارنده
برابر پارسی : آمارگر، اَیارگر، شمارگر
accountant
ذي حساب , حسابدار , دفتردار , ثبات
صفت آمارگر، حسابدار، شمارنده
آمارگر، حسابدار، شمارنده
محاسب . [ م ُ س َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از حساب . حساب شمرده شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
سوزنی .