پاک کردن کسی را از چیزی یا پروردن آهو ماده بچه خود را ٠
تنزیر
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) کاستن ، کم گردانیدن .
لغت نامه دهخدا
تنزیر.[ ت َ ] ( ع مص ) کم کردن ، یقال : نزر عطاءَه ُ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ عمید
۱. کم کردن.
۲. کم کردن بخشش و عطا.
۲. کم کردن بخشش و عطا.
کلمات دیگر: