(تُ نُ ) (ص فا. اِ. ) = تنک بیزنده : غربال ، موبیز.
تنک بیز
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
تنک بیز. [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ] ( اِ مرکب ) نوعی از غربال که به مو بافند وچیزی که خواهند نیک باریک شود بدان بیزند . ( فرهنگ رشیدی ). غربالی را گویند که نرم و باریک و از موی دم اسب ساخته و در غایت تنک چشمی باشد و هرچه از آن بیزند نرم بیرون آید و پالاون و ترشی پالا را نیز گویند که سوراخها دارد و بدان چیزها را صاف کنند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). موبیز نازک واعلا. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تنک و تنگ بیز شود.
فرهنگ عمید
= تنگبیز
تنگبیز#NAME?
کلمات دیگر: