<div class="boxBd">هزمی. [ هََ می ی ] ( ص نسبی ) منسوب به هزمة که نام جد خاندانی است. ( از سمعانی ). <hr>هزمی. [ هَُ زَ می ی ] ( ص نسبی ) منسوب به هزم که نام جد خاندانی است. ( از سمعانی ).</div>

هزمی. [ هََ می ی ] ( ص نسبی ) منسوب به هزمة که نام جد خاندانی است. ( از سمعانی ). هزمی. [ هَُ زَ می ی ] ( ص نسبی ) منسوب به هزم که نام جد خاندانی است. ( از سمعانی ).

لغت نامه دهخدا

هزمی . [ هََ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به هزمة که نام جد خاندانی است . (از سمعانی ).

هزمی . [ هََ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به هزمة که نام جد خاندانی است . (از سمعانی ).

هزمی . [ هَُ زَ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به هزم که نام جد خاندانی است . (از سمعانی ).

هزمی . [ هَُ زَ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به هزم که نام جد خاندانی است . (از سمعانی ).