بلکنجک. [ ب ُ ک َ ج َ ] ( ص ) طرفه. ( لغت فرس اسدی ). هرچیز عجیب و غریب و طرفه که دیدنش مردم را به خنده آورد. ( از برهان ). بلگنجک. بولکنجک. بولنجک :
ای قامت تو بصورت کاونجک
هستی تو به چشم مردمان بلکنجک.
بیهوده درائی و سخن بلکنجک.
ای قامت تو بصورت کاونجک
هستی تو به چشم مردمان بلکنجک.
شهید.
ای شاعرک بقد کاونجک بیهوده درائی و سخن بلکنجک.
منجیک.