( صفت )۱- چشمی که سایه آن بر جای اصلی نبود چشم اندکی کج . ۲- دارند. چشم پیچیده . صاحب چشم مذکور.
پیچیده چشم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پیچیده چشم. [ دَ / دِ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) کمی کژ. که سیاهی آن نه بر جای اصلی بود.
فرهنگ عمید
کسی که چشم پیچیده دارد و سیاهی چشمش در جای اصلی خود نیست.
کلمات دیگر: