(تُ ) (ص فا. ) زودرس ، زودیاب .
تندیاز
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
تندیاز. [ ت ُن ْدْ] ( نف مرکب ) سریعالسیر. تیزتک. پرسرعت :
نشست از بر باره تندیاز
همی رفت با وی بسی رزمساز.
نشست از بر باره تندیاز
همی رفت با وی بسی رزمساز.
فردوسی.
فرهنگ عمید
تندوتیز، زودگذر.
کلمات دیگر: