صفحه اصلی
سوخته خرمن
بستن
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
فرهنگ عمید
۱.آن که خرمنش آتش گرفته و سوخته باشد.
۲. [مجاز] کسی که هستی خود را از دست داده، بینوا، بدبخت.
پیشنهاد کاربران
سوخته خرمن:بیچاره، مستأصل.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۸۱ ) .
کلمات دیگر: