(اِ دَ ) (مص ل . ) سِتهیدَن ، ستیزه کردن ، لجاج کردن .
استیهیدن
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
استیهیدن. [ اِ دَ ] ( مص ) استهیدن. لجاج کردن. ستیهیدن :
هرکه باشد شیوه استیهیدنش
دیده خود را بپوش از دیدنش.
هرکه باشد شیوه استیهیدنش
دیده خود را بپوش از دیدنش.
مولوی.
کلمات دیگر: