یونیه یونیوس
یونیو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یونیو. [ ] ( لاتینی ، اِ ) یونیه. یونیوس. ( یادداشت مؤلف ) : و هو شهر یونیو العجمی. ( ابن جبیر ). استهل هلاله لیلة الثلاثاء بموافقة الثانی عشر من یونیو.( رحله ابن جبیر ). و رجوع به یونیوس و حزیران شود.
کلمات دیگر: