( صفت ) ۱ - سفید سپید ابیض مقابل سیاه اسود . ۲ - روشن درخشان
دهی در شرهستان قم
دهی در شرهستان قم
اسفید. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان وزوا بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم در 18000 گزی شمال خاور مرکز بخش 4000 گزی راه فرعی طغرود به قاهان . سکنه 110 تن . سردسیر. آب از 3 رشته قنات . محصول آن غلات ، بنشن ، پنبه ، میوه جات . شغل اهالی زراعت . راه آن مالرو است . از طریق دولت آباد طغرود میتوان ماشین برد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 12).
اسفید. [ اِ ] (ص ) اسپید. سپید. سفید. مقابل سیاه . || روشن . درخشان . تابان . رجوع به اسپید و سفید شود. || جزء مقدم بعض امکنه مانند اسفیدجوی و اسفیدچشمه و اسفیددز و اسفیددشت و اسفیدبان و اسفیدجان و اسفیدرودبار. و در «دراسفید» جزء مؤخر است .
سفید#NAME?