یک لخت بر یک نهاد
یک لختی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یک لختی. [ ی َ/ ی ِ ل َ ] ( ص نسبی ) یک لخت. بر یک نهاد :
یک لختی از آن نیم در این سیر
کآمد چو در دولختی این دیر.
یک لختی از آن نیم در این سیر
کآمد چو در دولختی این دیر.
نظامی.
رجوع به یک لخت شود.کلمات دیگر: