کلمه جو
صفحه اصلی

تهیؤ

فرهنگ معین

(تَ هَ یُّ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) آماده بودن ، ساخته شدن . ۲ - (اِمص . ) آمادگی .

لغت نامه دهخدا

تهیؤ. [ ت َ هََ ی ْ ی ُءْ ] ( ع مص ) ساخته شدن. ( زوزنی ). آماده شدن برای کاری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) : و مستعد قبول حکمت کرد و تهیؤ حصول علم داد... ( سندبادنامه ص 315 ).

فرهنگ عمید

۱. آماده شدن.
۲. آمادگی.


کلمات دیگر: