کلمه جو
صفحه اصلی

اسلامبولی

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنچه منسوب به اسلامبول ( استانبول ) باشد . ۲ - اهل اسلامبول از مردم استانبول . ۳ - ظرفی حلبی که برای بردن گل و گچ در بنایی بکار برند .
ظرفی حلبی برای گچ و گل در بنائی

لغت نامه دهخدا

اسلامبولی. [ اِ ] ( ص نسبی ) منسوب باسلامبول. استانبولی. استامبولی.

اسلامبولی. [ اِ ] ( اِ ) ظرفی حلبی برای گچ و گل در بنائی.

اسلامبولی . [ اِ ] (اِ) ظرفی حلبی برای گچ و گل در بنائی .


اسلامبولی . [ اِ ] (ص نسبی ) منسوب باسلامبول . استانبولی . استامبولی .


فرهنگ عمید

= استامبولی

استامبولی#NAME?



کلمات دیگر: