( صفت اسم ) پیر کودک عقل سالخورد. طفل رفتار : می درد می دوزد این درزی عام جام. صد سالگان طفل خام ... پیره طفلان شسته پیشش بهر کد تا بسعد و نحس اولاغی کند. ( مثنوی )
پیره طفل
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۱. پیر کم عقل که رفتارش مانند کودکان باشد.
۲. طفلی که چهرۀ چروکیده مانند چهرۀ پیران داشته باشد.
۲. طفلی که چهرۀ چروکیده مانند چهرۀ پیران داشته باشد.
کلمات دیگر: