ماهی است که حکیم بن عطا مشهور به [ مقنع ] از سیماب و دیگر چیزها ساخت و هر شب از چاهی در بالای قلعه نخشب در کوه سیام به آسمان بر می آورد و تا چهار فرسنگ نورش میرسید جهان را روشن میکرد و پرتوش بهمه جا میتافت همه چیز و همه کس را در میگرفت و دوباره بجایگاه نخستین در بن چاه بازمیگشت . این ماه تا دو ماه هر شب از چاه سیام بر می آمد و بیش از هزار و دویست سال وصف آن در زبان مردم ایران گشته و بسا شاعران که خوبرویان را بدان مانند کرده اند : [ نه ماه آئینه سیماب داده چو ماه نخشب از سیماب زاده ] . ( نظامی )، همان ماه کاشغر که ماه سیام باشد
ماه چاه کش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ماه چاه کش. [ هَِ هَِ ک َ ] ( اِخ ) همان ماه کاشغر است که ماه سیام باشد و کش شهری است مشهور به شهر سبز و کوه سیام در نواحی آن شهر است. ( برهان ) :
همچو ماه چاه کش بدخواه می جست ارتفاع
از طلوع خویش هم در مبداء آغاز ماند.
همچو ماه چاه کش بدخواه می جست ارتفاع
از طلوع خویش هم در مبداء آغاز ماند.
بدر چاچی ( ازآنندراج ).
و رجوع به ماه کاشغر شود.کلمات دیگر: