کلمه جو
صفحه اصلی

یما

فرهنگ فارسی

اصل کلمه یم به معنی دریا کلمه سریانی است بمعنی دریا که عرب آن را معرب کرده بصورت یم در آورده است

لغت نامه دهخدا

یما. [ ی َم ْ ما ] ( سریانی ، اِ ) اصل کلمه «یم »به معنی دریا. ( از المعرب جوالیقی ص 355 ). کلمه سریانی است به معنی دریا که عرب آن را معرب کرده به صورت یم درآورده است. ( از تاج العروس ). و رجوع به یم شود.

دانشنامه عمومی

یَمَه یما - یاما-جاما-جوگا (سانسکریت: यम)، در هند یَمَراجه (यमराज) نیز نامیده می شود، در تبت: شینجِه (གཤིན་རྗེ།)، در چین: یان لووَنگ (閻羅王) یا به طور ساده تر یان (閻)، در ژاپن: اِنمَه دای-اّو (閻魔大王)، ایزد مرگ، نخستین بار در وداها آمده است. شخصیت مشابه در اساطیر ایرانی آئین مزدیسنا ییمَه خشائیتَه است که در اوستا آمده است.و با جم و ییمه جمشید پیوند دارد.واژه ییمه و یما ویمی می تواند یک ریشه داشته باشد.
Yama
(Yama (Sanskrit: यमी) first man, along with her twin sister, Yamī.
در فرهنگ ژاپنی و چینی و در بودایی نیز یم و یما و یمی اساطیر مشابهی با استوری های هندی و ایرانی هستند. جم در اسطوره های ایرانی با این نام پیوند دارد.
جم در داستانهای ایرانی اولین پادشاه جهان است. (در طول تاریخ به واژگان معنی های مختلفی بار می شود واژگان زیادی از یمه یا یمی یا یما مشتق شده است می دانیم که اول اسامی جامدات و ضروریات ابداع شده و بعد صفت ها بوجود آمده (بطور نمونه اول« سیب» و بعد صفت سیبا و زیبا درست شده است. هلو اسم میوه است ولی بعد برای صفت به معنی زیبا و شیرین هم بکار رفته است جان یعنی بدن ولی بعدها دها صفت و اسم مختلف از آن گرفته شده مانند جانم یعنی عزیزم و...)


کلمات دیگر: