<div class="boxBd"><b>( هردیة )</b> هردیة. [ هَُ دی ی َ ] ( ع اِ ) نی. ( منتهی الارب ). ازهری آن را حِردی به حاء حطی داند و فقط لیث آن را به هاء هوز ضبط کرده است. ( اقرب الموارد ). || دسته نی که بر آن گیاه بردی پیچیده بر پهنای دیوار می بندند. ( منتهی الارب ).</div>

( هردیة ) هردیة. [ هَُ دی ی َ ] ( ع اِ ) نی. ( منتهی الارب ). ازهری آن را حِردی به حاء حطی داند و فقط لیث آن را به هاء هوز ضبط کرده است. ( اقرب الموارد ). || دسته نی که بر آن گیاه بردی پیچیده بر پهنای دیوار می بندند. ( منتهی الارب ).

لغت نامه دهخدا

<p><span class=""hl"">هردیة.</span> [ هَُ دی ی َ ] (ع اِ) نی . (منتهی الارب ). ازهری آن را حِردی به حاء حطی داند و فقط لیث آن را به هاء هوز ضبط کرده است . (اقرب الموارد). || دسته ٔ نی که بر آن گیاه بردی پیچیده بر پهنای دیوار می بندند. (منتهی الارب ).<br></p>

هردیة. [ هَُ دی ی َ ] (ع اِ) نی . (منتهی الارب ). ازهری آن را حِردی به حاء حطی داند و فقط لیث آن را به هاء هوز ضبط کرده است . (اقرب الموارد). || دسته ٔ نی که بر آن گیاه بردی پیچیده بر پهنای دیوار می بندند. (منتهی الارب ).

هردیه

لغت نامه دهخدا