کلمه جو
صفحه اصلی

اسپان

فرهنگ فارسی

یکی از صور فلکی است. کواکب شجاع و آن هشت ستاره استو کرگان با ایشانند خیل .

فرهنگ معین

( اَ ) (اِ. ) شجاع ، یکی از صور فلکی جنوبی که دارای هشت ستاره می باشد.

لغت نامه دهخدا

اسپان. [ اَ ] ( اِخ ) خیل : و از جمله آن [یعنی کواکب شجاع ] هشت ( ستاره ) که ایشان را اسپان خوانند و کرگان با ایشانند. ( التفهیم بیرونی ).

پیشنهاد کاربران

اسپان: [اصطلاح نساجی]اصطلاحیست که اکثرا برای نوعی نخ پلی استر ( تکه تکه شده ) به کار می رود که البته مفهوم دقیق آن نخ هایی است که الیاف آن تکه تکه هستند و حالت یکسره ندارند و فقط مربوط به پلی استر نمی شود . اسپان بودن یک نخ به ردوبدل هوا در لباس کمک میکند.

اِسپَن ( span ) : [اصطلاح نساجی]اصطلاحیست که اکثرا برای نوعی نخ پلی استر ( تکه تکه شده ) به کار می رود که البته مفهوم دقیق آن نخ هایی است که الیاف آن تکه تکه هستند و حالت یکسره ندارند و فقط مربوط به پلی استر نمی شود . اِسپَن بودن یک نخ به ردوبدل هوا در لباس کمک میکند , شباهت تلفظ با کلمه اسپان ( spaan ) باعث شده این اشتباه معنایی به وجود آید که هر دوکلمه را با یک املا بنویسند


کلمات دیگر: