کلمه جو
صفحه اصلی

وثاره

لغت نامه دهخدا

( وثارة ) وثارة. [ وَ رَ ] ( ع اِمص ) بسیاری گوشت. ( منتهی الارب ). بسیاری گوشت یا بسیاری پیه. ( ناظم الاطباء ). ابوزیدگوید وثاره کثرت شحم است و وثاجه کثرت لحم است. || ( مص ) نرم شدن بستر. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). نرم و پاسپرده گردیدن. ( منتهی الارب ). نرم و لین گردیدن و پاسپرده شدن. ( ناظم الاطباء ).

وثارة. [ وَ رَ ] (ع اِمص ) بسیاری گوشت . (منتهی الارب ). بسیاری گوشت یا بسیاری پیه . (ناظم الاطباء). ابوزیدگوید وثاره کثرت شحم است و وثاجه کثرت لحم است . || (مص ) نرم شدن بستر. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). نرم و پاسپرده گردیدن . (منتهی الارب ). نرم و لین گردیدن و پاسپرده شدن . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: