دست راست دولت لقبی است که ببعض پادشاهان از جمله محمود غزنویداده اند .
یمین الدوله
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یمین الدوله . [ ی َ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) وزیر خوارزمشاه ، مقتول خنجریکی از فداییان . (از حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 365).
یمین الدوله. [ ی َ نُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) وزیر خوارزمشاه ، مقتول خنجریکی از فداییان. ( از حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 365 ).
یمین الدوله. [ ی َ نُدْدَ ل َ ] ( اِخ ) بهرام شاه غزنوی ابن مسعودبن ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین. رجوع به بهرام شاه شود.
یمین الدوله. [ ی َ نُدْدَ ل َ ] ( اِخ ) بهرام شاه غزنوی ابن مسعودبن ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین. رجوع به بهرام شاه شود.
یمین الدوله . [ ی َ نُدْدَ ل َ ] (اِخ ) بهرام شاه غزنوی ابن مسعودبن ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین . رجوع به بهرام شاه شود.
کلمات دیگر: