کلمه جو
صفحه اصلی

وتاء

لغت نامه دهخدا

وتاء. [ وِ ] ( ع مص )مواتأه. مطاوعه. ( المنجد ). رجوع به مواتأه شود.

وتاء. [ وَت ْءْ ] ( ع مص ) گرانبار رفتن از پیری یااز نیکوخوئی و رزانت. گویند: وتاء فی مشیته. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گرانبار رفتن خواه از پیری باشد یا خلقی و طبیعی بود. ( ناظم الاطباء ).

وتاء. [ وَت ْءْ ] (ع مص ) گرانبار رفتن از پیری یااز نیکوخوئی و رزانت . گویند: وتاء فی مشیته . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گرانبار رفتن خواه از پیری باشد یا خلقی و طبیعی بود. (ناظم الاطباء).


وتاء. [ وِ ] (ع مص )مواتأه . مطاوعه . (المنجد). رجوع به مواتأه شود.



کلمات دیگر: