کلمه جو
صفحه اصلی

از دست رفتن

فارسی به انگلیسی

lose, waste

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گم شدن مفقود شدن نابود شدن : ( افسوس که هم. دارایی من از دست رفت . ) ۲ - بیخود شدن بی اختیار شدن مدهوش شدن از هوش رفتن ۳ - در خشم شدن . یا از دست رفتن کار .

فرهنگ معین

(اَ. دَ. رَ ) (مص ل . ) ۱ - مردن ، هلاک شدن . ۲ - بی اختیار شدن .

پیشنهاد کاربران

ناپدید شدن، مفقود شدن، گم شدن، از میان رفتن

از دست رفتن: تلف شدن.
( ( . . . عمرها از مال و خواسته و افزار دست رفته باشد. ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۵۴ ) .


کلمات دیگر: