<div class="boxBd"><b>( ینبوتة )</b> ینبوتة. [ یَم ْ ت َ ] ( ع اِ ) یکی ینبوت. ( از اقرب الموارد ). رجوع یه ینبوت شود.<br><hr>ینبوتة. [ یَم ْ ت َ ] ( اِخ ) منزلی است که حجاج واسط به سوی مکه به اینجا می آیند. در چهل میلی زبیله واقع شده و از یمامه است و نخلستانها دارد. ( از معجم البلدان ).</div>

( ینبوتة ) ینبوتة. [ یَم ْ ت َ ] ( ع اِ ) یکی ینبوت. ( از اقرب الموارد ). رجوع یه ینبوت شود. ینبوتة. [ یَم ْ ت َ ] ( اِخ ) منزلی است که حجاج واسط به سوی مکه به اینجا می آیند. در چهل میلی زبیله واقع شده و از یمامه است و نخلستانها دارد. ( از معجم البلدان ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">یکی ینبوت</div>

فرهنگ فارسی

<p><span class=""hl"">ینبوتة.</span> [ یَم ْ ت َ ] (اِخ ) منزلی است که حجاج واسط به سوی مکه به اینجا می آیند. در چهل میلی زبیله واقع شده و از یمامه است و نخلستانها دارد. (از معجم البلدان ).<br></p>

ینبوتة. [ یَم ْ ت َ ] (اِخ ) منزلی است که حجاج واسط به سوی مکه به اینجا می آیند. در چهل میلی زبیله واقع شده و از یمامه است و نخلستانها دارد. (از معجم البلدان ).

<p><span class=""hl"">ینبوتة.</span> [ یَم ْ ت َ ] (ع اِ) یکی ینبوت . (از اقرب الموارد). رجوع یه ینبوت شود.<br></p>

ینبوتة. [ یَم ْ ت َ ] (ع اِ) یکی ینبوت . (از اقرب الموارد). رجوع یه ینبوت شود.

ینبوته

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا