( اُ ) [ ع . ] (اِمر. ) ۱ - هفته . ۲ - هفت بار. ج . اسابیع .
اسبوع
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
اسبوع. [ اُ ] ( ع اِ ) هفته. ( منتهی الارب ). هفت روز متعارفه. ج ، اسابیع. ( مهذب الاسماء ). || هفت بار. ( مؤید الفضلاء ). طاف بالبیت اسبوعاً؛ هفت بار بر گرد خانه گردید. ( منتهی الارب ).
فرهنگ عمید
هفته.
پیشنهاد کاربران
اسبوع:هفته/هفت روز
هفته
هفت روز
هفت روز
کلمات دیگر: