تهی کردن خالی کردن
تهی ساز کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تهی ساز کردن. [ ت َ / ت ِ / ت ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تهی کردن. خالی کردن :
چون قدم از گنج ، تهی ساز کرد
کلبه حلاقی خود باز کرد.
چون قدم از گنج ، تهی ساز کرد
کلبه حلاقی خود باز کرد.
نظامی ( مخزن الاسرار چ وحید ص 173 ).
رجوع به تهی ساختن و تهی و دیگر ترکیبهای آن شود.کلمات دیگر: