بی نام و آنکه جز نام چیزی از وی در میان نباشد
تهی نام
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تهی نام. [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] ( ص مرکب ) بی نام و آنکه جز نام چیزی از وی در میان نباشد. ( ناظم الاطباء ) :
که شاه جهان چون جهان رام کرد
ستم را از عالم تهی نام کرد.
که شاه جهان چون جهان رام کرد
ستم را از عالم تهی نام کرد.
نظامی.
رجوع به تهی و دیگر ترکیبهای آن شود.کلمات دیگر: