کلمه جو
صفحه اصلی

تهمت برداشتن

فرهنگ فارسی

رفع گناه و عیب از کسی کردن

لغت نامه دهخدا

تهمت برداشتن. [ ت ُ م َ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) رفع گناه و عیب از کسی کردن. ( ناظم الاطباء ) :
مردم و فارغ شدم از بدگمانیهای او
تهمت بیگانگی از آشنا برداشتم.
شانی تکلو ( از آنندراج ).
رجوع به تهمت و دیگر ترکیبهای آن شود.


کلمات دیگر: