کلمه جو
صفحه اصلی

ایشاک

فرهنگ فارسی

شتافتن

لغت نامه دهخدا

ایشاک. ( ع مص ) ( از «وش ک » شتافتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || ( فعل ) از افعال مقاربه است یعنی نزدیک است آن کار بشود. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

گویش مازنی

/ishaak/ اشاک

اشاک



کلمات دیگر: