کلمه جو
صفحه اصلی

هم قطار


مترادف هم قطار : هم پیشه، هم شغل، همکار

فارسی به انگلیسی

colleague, comrade, confrere, fellow-soldier, companion - in - arms, hearty

فارسی به عربی

زمیل
اخ , شریک , عضو الفریق

زميل


مترادف و متضاد

associate (اسم)
هم دست، شریک، معاون، عضو پیوسته، همسر، رفیق، هم قطار

colleague (اسم)
شریک، هم قطار، هم کار

teammate (اسم)
هم قطار، هم کار، همگروه، عضو تیم

brother (اسم)
هم قطار، برادر، اخ

confrere (اسم)
هم قطار

co-worker (اسم)
هم قطار، هم کار

shipmate (اسم)
همقطار

لغت نامه دهخدا

هم قطار. [ هََ ق ِ / ق َ ] ( ص مرکب ) هم ردیف. خواجه تاش. هم کار. ( یادداشتهای مؤلف ).

فرهنگ عمید

دو یا چند تن که در یک خانه یا اداره به یک شغل و خدمت مشغول باشند.

پیشنهاد کاربران

به معنی دو یا چند نفری است ک از نظر درجه و رتبه در یک ردیف هستند

هم ردیف، هم سطح

هم رسته


کلمات دیگر: