هم ریشه
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
غریب
مترادف و متضاد
هم جنس، هم ریشه
هم ریشه، مشتق، دارای وجه اشتقاق مشترک
فرهنگ فارسی
هم اصل هم نژاد
لغت نامه دهخدا
هم ریشه. [هََ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) هم اصل. هم نژاد :
پروردگار دینی آموزگار فضلی
هم پیشه وفایی همریشه سخایی.
پروردگار دینی آموزگار فضلی
هم پیشه وفایی همریشه سخایی.
فرخی.
|| ( اصطلاح زبان شناسی ) دو واژه را که اصل اشتقاقی یا ترکیبی آنها مشترک باشد، یا دو واژه از دو زبان همگروه که به هم شباهت دارند.پیشنهاد کاربران
محکم
عالم
تفکر
عالم
تفکر
کلمات دیگر: