کلمه جو
صفحه اصلی

باغیرت


مترادف باغیرت : غیرتمند، غیور ، شجاع، باشهامت، ناموس پرست، غیرتی، باصفت، بامعرفت

متضاد باغیرت : بی غیرت

برابر پارسی : بارگ، بی باک، بی پروا، ده رگه

فارسی به انگلیسی

zealous, red-blooded, jealous, zealous

فارسی به عربی

متحمس

مترادف و متضاد

zealous (صفت)
متعصب، غیور، مجاهد، خرافاتی، باغیرت

۱. غیرتمند، غیور ≠ بیغیرت
۲. شجاع، باشهامت
۳. ناموسپرست، غیرتی
۴. باصفت، بامعرفت


فرهنگ فارسی

با ننگ و نام و غیور

لغت نامه دهخدا

باغیرت. [ غ َ / غ ِ رَ ] ( ص مرکب ) ( با + غیرت ) با نام و ننگ. باننگ و نام. غیور. باحمیت. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به غیرت شود.

پیشنهاد کاربران

میتونم بگم "بی پروا" یکی از هم معنی هاشه 😊

این واژه تازى ( اربى ) همراهِ با ( صفت ساز پارسى ) است و برابر آن در پارسى مى شود : ستیهشنیک Setiheshnim ( پهلوى: ستیهیشْنیک : غیرتمند ، متعصب ، مردانه ، گردنکش ) ، سِتیهنده Setihandeh ( پهلوى: سِتیهندَگ : غیور ، متعصب ، مردانه ، گردنکش ) ، پِیْورز Peyvarz ( پهلوى:
پِیْورز : متعصب ، غیرتمند ) و رشکین Rashkin ( پارسى و پهلوى: غیور ، غیرتى ، غیرتمند )

رشکین


کلمات دیگر: