کلمه جو
صفحه اصلی

ابجی


مترادف ابجی : ( آبجی ) آباجی، اخت، باجی، خواهر، دده، شاباجی، همشیره

متضاد ابجی : ( آبجی ) داداش، برادر

برابر پارسی : ( آبجی ) خواهر، همشیره

فرهنگ فارسی

( آبجی ) ۱- خواهر خواهربزرگ . ۲ - در خطاب بزنان گویند .
خواهر
آباجی، مخفف کلمه ترکی آغاباجی به معنی خواهر، منسوب به آبج یا آبه، از مردم آبه

فرهنگ معین

( آبجی ) [ تر. ] ( اِ. )۱ - خواهر. ۲ - مخففِ آغاباجی .

لغت نامه دهخدا

( آبجی ) آبجی. ( از ترکی ، اِ مرکب ) ( از ترکی ِ آغاباجی ، مرکب از: آغا، سید و سیده + باجی ، خواهر ) در تداول خانگی ، خواهر.

آبجی. [ ب َ ] ( ص نسبی ) ظاهراً منسوب به آبج معرب آبه ( آوه )، و محتمل است که آبج محلی دیگر باشد.

فرهنگ عمید

( آبجی ) خواهر.

دانشنامه عمومی

آبجی (فیلم). آبجی نخستین فیلم مرجان اشرفی زاده به تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی محصول مؤسسه فرهنگی هنری هفت هنرماندگار می باشد .
دستیار کارگردان و برنامه ریز: روزبه سجادی حسینی
مدیر تولید: بهزاد هاشمی
دستیار تهیه کننده: سعید بیگی
طراح صحنه: فرحناز نادری
صدابردار: علی رستگارپور
طراحی و ترکیب صدا : عرفان یزدی
مدیر فیلمبرداری: محمد رسولی
طلا و عطی (آبجی)، مادر و دختری است که سالیان سال است کنار هم زندگی می کنند؛ سال هایی به درازای زندگی آبجی یعنی حدود ۵۰ سال. اما این وضعیت پایدار نیست و روزهای جدایی از راه می رسند. این جدایی در حالی اتفاق می افتد که «آبجی» به دلیل شرایط ویژه ای که دارد بسیار وابسته به مادر است و «طلا» در زمان باقی مانده به دنبال امنیتی برای آینده «آبجی» است. آینده ای بدون حضور خودش.

گویش مازنی

( آبجی ) /aabji/ خواهر

جدول کلمات

آبجی
خواهر, همشیره

پیشنهاد کاربران

ترکیبی از دو کلمه: آب و جی: واژه ترکی - پاک و زلال، گوارا - روان، جاری - درخشان و طلایی و. . .
یعنی: آب شفاف و زلالی که در مزرعه وکشتزار و. . . جاری می شود.
امروزه مانند واژه داداش>>> واژه ای مرکّب است!

خواهر

ربطی به آب و زلالی ندارد
آبِ در ترکی به معنای برادر است احتمالا خیلی ها کلمه abe رو در مکالمات ترکی شنیدن
آبِچی به معنی کسی که از برادر محافظت میکند یا به عبارتی مادر دوم
پسوند چی در ترکی به معنی نگهدارنده ، صاحب و . . . است که در کلمه آبجی به جی تبدیل شده

= آباجیْ = آغاباجی = آغا ( پیشونداحترام برای خانمها ) باجی ( خواهر ) = خواهر مکرمه و بزرگوار

آباجی، اخت، باجی، خواهر، دده، شاباجی، همشیره


خواهر به هیج معنی خاصی نداره خواهر رنگ بویش مثل مادرست مهربونیش حد ندارد

آبجی یا آباجی از دو بخش آ ( آغا، بزرگ ) و باجی ( بچه، تخم ) ساخته شده است و در کل به معنی بچه بزرگ تر و سرپرست و پرستار دیگر بچه ها است. امروز در زبان تورکی پرستار را همشیره ( hemşire ) میگویند که در پارسی به معنی خواهر است.

آبجی� ( لغت نامه دهخدا ) : آبجی. ( از ترکی، اِ مرکب ) ( از ترکی ِ آغاباجی، مرکب از: آغا، سید و سیده باجی، خواهر ) در تداول خانگی، خواهر.
آبجی� ( فرهنگ عمید ) : خواهر، آبجی‬� ( فارسی به ترکی ) : 1 ) abla, b�y�k kız kardeş, 2 ) bayanlara hitap ederken saygı i�in kullanılan bir unvanآبجی�

آبِ ترکی نیست عزیزم، بلکه افغانی است به معنای مادر .
یعنی دلسوز بعد از مادر. جی هم اردو است به معنای بله و اوکی.

یعنی بله واقعا فقط خواهر هست که میتواند جای مادر را پر کند.

بدرود.

فدای همه تون.
بوس بوس . . . 😏😏😅😅
.

داداش کلمه ی ترکی است به معنی برادر

مثل یولداش، دیلداشو. . .

درستش داتاش هستش

به معنی کسی که پشتت دربیاد ( دالی داش )

مترادفش در ترکی بازم هست Ağabey که به اختصار �Be گفته میشه

بئی هم به تنهایی میشه داماد
دوست عزیزمون که گفته افغانی است باید بگم دوست عزیز افغان ها همه فارس نیستند همان طور که میدونید بخش از افغان ها ترک هستند 🙂

احتمالا از کلمه چینی Jie Jie به معنی خواهر بزرگتر اومده

Sister

همشیره . . . . . . خواهر . . . . .


کلمات دیگر: