مترادف باریک بینی : تدقیق، دقت فکر، زیرکی، کنجکاوی، موشکافی، نازک اندیشی، نکته بینی، نکته سنجی، هوشمندی، هوشیاری
باریک بینی
مترادف باریک بینی : تدقیق، دقت فکر، زیرکی، کنجکاوی، موشکافی، نازک اندیشی، نکته بینی، نکته سنجی، هوشمندی، هوشیاری
فارسی به انگلیسی
subtlety, fineness
tunnel vision
مترادف و متضاد
زیرکی، نرمی، لطافت، باریک بینی، تیزبینی و مهارت
تنگی، جراحت، ضیق، باریک بینی
تدقیق، دقتفکر، زیرکی، کنجکاوی، موشکافی، نازکاندیشی، نکتهبینی، نکتهسنجی، هوشمندی، هوشیاری
فرهنگ فارسی
۱ - خرده بینی دقت کنجکاوی . ۲ - زیرکی هوشیاری .
فرهنگ معین
(حامص . ) دقت ، کنجکاوی .
لغت نامه دهخدا
باریک بینی. ( حامص مرکب ) آنکه در امور دقیق است. چگونگی باریک بین. دقت. تدقیق. مُداقَّه. فطانت. تبن. تبتین. ریزه کاری و باریک بینی کردن. ( منتهی الارب ). آنکه باریک بیند و دقیق اندیشد. زیرکی و تیزهوشی. ( ناظم الاطباء ) :
چو از باریک بینی موی می سفت
بباریکی سخن چون موی میگفت.
سخنهای باریک دریافتی.
چو از باریک بینی موی می سفت
بباریکی سخن چون موی میگفت.
نظامی.
به باریک بینی چو بشتافتی سخنهای باریک دریافتی.
نظامی.
|| ( ص مرکب ) آنکه بینی باریک دارد، اَذلَف. ( منتهی الارب ).فرهنگ عمید
۱. کنجکاوی.
۲. خرده بینی، دقت.
۳. هوشیاری.
۲. خرده بینی، دقت.
۳. هوشیاری.
جدول کلمات
دقت
پیشنهاد کاربران
نازک اندیشی
کلمات دیگر: