مترادف وحشت زده : بیمناک، ترسناک، ترسیده، خوفناک، متوحش، هراسان، هراسناک، هراسیده
وحشت زده
مترادف وحشت زده : بیمناک، ترسناک، ترسیده، خوفناک، متوحش، هراسان، هراسناک، هراسیده
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مخیف , مرعوب
مترادف و متضاد
مبهوت، وحشت زده، مات
وحشت زده، خزنده
وحشت زده، خوف زده
وحشت زده، خوف زده
وحشت زده، گرفتن نحوست سیارات، ستاره زده
وحشت زده، گرفتن نحوست سیارات، ستاره زده
بیمناک، ترسناک، ترسیده، خوفناک، متوحش، هراسان، هراسناک، هراسیده
فرهنگ فارسی
( صفت ) ترسیده وحشت یافته : کلارا و بهرام در گوش. بالای اطاق مثل دو جوجه کز کرده و با چشمهای وحشت زده مادر را می پاییدند... )
فرهنگ عمید
وحشت یافته، ترسیده.
واژه نامه بختیاریکا
پرناکی
پیشنهاد کاربران
سهم زده . [س َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف ) ترسیده . بیمناک :
سهم زده کرگدن از گردنش
گور ز دندان گوزن افکنش .
نظامی .
سهم زده کرگدن از گردنش
گور ز دندان گوزن افکنش .
نظامی .
کلمات دیگر: