مترادف باطلاق : باتلاق، گنداب، مرداب، منجلاب، سیاه آب
متضاد باطلاق : دریاچه
باتلاق، گنداب، مرداب، منجلاب، سیاهآب ≠ دریاچه
باطلاق . (اِخ ) دهی است از دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه که در 20 هزارگزی خاوربخش و 16 هزارگزی شوسه ٔ میانه به خلخال واقع است . ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و 81 تن سکنه و آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و نخود و عدس و بزرک و شغل مردمش زراعت و گله داری وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
باطلاق . (ترکی ، اِ) باتلاق . زمینی با آبی راکد که پای درآن فرو رود. (یادداشت مؤلف ). گِلزار. لجن زار. خلاب .زمینی یا شوره زاری سخت گلناک و سست بسبب ایستادن آب در آن که اجسام بر آن قرار نتوانند گرفت و فروروند. || اجمه . (ج ، آجام ). (یادداشت مؤلف ).