کلمه جو
صفحه اصلی

هم میهن

فارسی به انگلیسی

fellow-countryman, compatriot, citizen

fellow - countryman, compatriot


compatriot, countryman


فارسی به عربی

مواطن

مترادف و متضاد

landsman (اسم)
بومی، هم میهن، ملوان نا ازموده، اهل خشکی

compatriot (اسم)
هم وطن، هم میهن

countryman (اسم)
هم میهن

countrywoman (اسم)
هم میهن

patriot (اسم)
هم میهن، میهن دوست

فرهنگ فارسی

( صفت ) دو یا چند تن که دارای یک میهن باشند ( نسبت بهم ) هم وطن .

لغت نامه دهخدا

هم میهن. [ هََ هََ ] ( ص مرکب ) هم وطن. همخاک. دو تن که از یک کشور باشند. ج ، هم میهنان.

فرهنگ عمید

دو یا چند تن که اهل یک کشور باشند، هم وطن.

دانشنامه عمومی

روزنامه هم میهن در آستانه انتخابات مجلس ششم فعالیت خود را به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران آغاز کرد.
همشهری (روزنامه)
غلامحسین کرباسچی
حزب کارگزاران سازندگی
کرباسچی، توسط عده ای از روزنامه نگاران قدیمی و به صاحب امتیازی شهرداری تهران روزنامه همشهری را منتشر ساخت. این روزنامه تمام رنگی، انعکاس اقدامات شهرداری تهران و گسترش دیدگاه تکنوکرات ها پیرامون سازندگی و فاصله گرفتن از فضای جنگ و در گیریهای سیاسی اول انقلاب را در دستور کار خود قرار داده بود.
روزنامه هم میهن در شرایطی منتشر شد که غلامحسین کرباسچی در پرونده جنجال بر انگیز رسیدگی به اقدامات شهرداری تهران که عده ای آن را تسویه حساب با کرباسچی به دلیل حمایت خود و حزبش (حزب کارگزاران سازندگی) از محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد می دانستند، محاکمه و به ۳ سال زندان، جریمه و محرومیت از خدمات دولتی محکوم شده بود.
روزنامه هم میهن در آستانه انتخابات مجلس ششم و بالاگرفتن تب سیاسی در کشور سخنگوی غیر رسمی حزب کارگزاران سازندگی به دبیر کلی کرباسچی به شمار می رفت.

جدول کلمات

هم وطن


کلمات دیگر: