مترادف بادام بن : درخت بادام
بادام بن
مترادف بادام بن : درخت بادام
فرهنگ فارسی
( اسم ) درخت بادام . ۲ - میو. بادام بن.
لغت نامه دهخدا
بادام بن. [ ب ُ ] ( اِ مرکب ) درخت بادام :
آستین نسترن پر بیضه عنبر شود
دامن بادام بن پر لؤلؤفاخر شود.
شاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند.
آستین نسترن پر بیضه عنبر شود
دامن بادام بن پر لؤلؤفاخر شود.
منوچهری.
بادام بنان مقنعه بر سر بدریدندشاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند.
منوچهری.
فرهنگ عمید
درخت بادام.
کلمات دیگر: