کلمه جو
صفحه اصلی

اجبار کردن


برابر پارسی : واداشتن، وادار کردن، زورآور شدن، زور آور

واژه نامه بختیاریکا

تنگ چِل زِیدِن؛ پا به گردن نهادن


کلمات دیگر: