مترادف اجازت : اجازه، اذن، دستور، رخصت
اجازت
مترادف اجازت : اجازه، اذن، دستور، رخصت
مترادف و متضاد
اجازه، اذن، دستور، رخصت
فرهنگ فارسی
۱ - اجازه. ۲ - نوعی از الفبای اسلامی .
لغت نامه دهخدا
اجازت. [ اِ زَ ] ( ع مص ) رجوع به اجازه شود.
کلمات دیگر:
اجازه، اذن، دستور، رخصت